نقد و بررسی فیلم دایناسور| اکران نوروزی یک کمدی ایرانی با بازی پژمان جمشیدی
رویداد۲۴ | مازیار وکیلی: دایناسور یک فیلم کمدی ایرانی به کارگردانی سید مسعود اطیابی، تهیه کنندگی محمد شایسته و نویسندگی امیر برادران است. پژمان جمشیدی، امیر جعفری، یوسف تیموری، سوسن پرور، رضا ناجی و نگار فروزنده از جمله بازیگران این فیلم هستند. داستان این فیلم درباره دو دوست را روایت میکند که یکی از آنها به رضا دایناسور معروف است و مشغول کارهای خلاف است. کارهای خلاف رضا دایناسور باعث ایجاد دردسرهایی میشود که موقعیتهای کمدی فیلم را رقم میزند.
به نظر میرسد دایناسور هم به سیاق اکثر کارهای سید مسعود اطیابی یکی از کمدیهای پرفروش سینمای ایران باشد. یک کمدی عامه پسند که میتواند تماشاگران ایرانی را در دوران سخت اقتصادی و معیشتی سرگرم کند و به سالنهای سینما بکشاند.
بیشتر بخوانید: نقد و بررسی سریال تاسیان| آیا ساخته تینا پاکروان از زیر تیغ ممیَزی عبور میکند؟
سید مسعود اطیابی به یکی از نامهای جالب توجه سینمای ایران تبدیل شده است. کارگردانی که کارش را در سینماهای کشور با ساخت آثار مذهبی و اعتقادی آغاز کرد، اما ناگهان و در یک چرخش آشکار به ساخت کمدیهای عامه پسند روی آورد. کمدیهایی سطح پایین و بی کیفیت که از الگوی مشخصی پیروی میکردند و با استفاده از همین اُلگو موفق شدهاند سینمای ایران را به تسخیر خود در بیاورند. اطیابی با ساخت آثاری مانند تگزاس، تگزاس ۲، تگزاس ۳، دینامیت، بخارست، انفرادی، هتل و همین دایناسور به حق لقب سلطان گیشهها را به خود اختصاص داده است.
فیلمهای اطیابی کیفیت لازم را ندارند، اما یک چیز را خوب بلدند و آن پیدا کردن رگ خواب مردم برای کشاندن آنها به سالنهای سینما است. این الگو اطیابی به سایر فیلمسازان ایرانی هم سرایت پیدا کرده و هر کس که میخواهد یک کمدی عامه پسند و پرفروش بسازد از الگوی امتحان پس داده شده و موفق او استفاده میکند. سینمای کمدی ایران مدتها است که در کما به سر میبرد و هر کارگردانی هم که در این ژانر فیلم میسازد به جای ارتقا کیفی این ژانر در گرداب الگوهای مبتذلی که کارگردانانی مانند اطیابی آنها را خلق کردهاند گرفتار میشود.
آیا دایناسور فیلم خوبی است؟
دایناسور هم مانند سایر فیلمهای کمدی سینمای ایران براساس همان الگوی معروف فیلمهای اطیابی ساخته شده است. در این فیلم دو شخصیت اصلی به ظاهر بامزه داریم که در انبوهی از موقعیتهای به ظاهر کمدی قرار میگیرند تا تماشاگر را بخندانند. مشکل اصلی کمدیهای ایرانی این است که فاقد چیزی بنام منطق روایی هستند.
داستان این فیلمها بدون منطق خاصی روایت میشوند و شخصیتها در آن از موقعیتی به موقعیت دیگر میروند تا تماشاگر را بخندانند. این فیلمها حتی بازیگران خاص خود را دارند. پژمان جمشیدی پای ثابت این سبک از کمدیها است که کارگردان با تکیه بر نمک ذاتی او تلاش میکند داستان را پیش ببرد.
نقش مکمل جمشیدی هم به فراخور این که کدام بازیگر در زمان ساخت فیلم وقت خالی و گیشه بهتری دارد تغییر پیدا میکند. در بخارست بازیگر مقابل جمشیدی حسین یاری بود، در دینامیت احمد مهرانفر، در سری فیلمهای تگزاس سام درخشانی و در دایناسور امیر جعفری. این زوج سازیها به کارگردان و تهیه کننده کمک میکند تا تماشاگر بیشتری را به سالنهای سینما بکشانند. نوشتن از چرایی نزول سینمای کمدی ایران یک فرصت مفصل میطلبد. تا زمانی که الگوی این ژانر بزرگ سینمایی آثاری مانند دایناسور است در بر همین پاشنه خواهد چرخید و سینمای ایران در تسخیر کمدیهایی خواهد بود که باعث سقوط آزاد سلیقه تماشگر میشوند.